تحولات لبنان و فلسطین

مسعود فراستی منتقد سینما با بیان اینکه حاتمی‌کیا همچنان مهم‌ترین و بهترین فیلمساز بعد از انقلاب است گفت: وقتی فیلمسازی در کارنامه خود 5 فیلم قابل تعریف و دفاع دارد، قطعا بهترین فیلمساز تا این لحظه سینمای ایران است.

حاتمی‌کیا مهم‌ترین فیلمساز پس از انقلاب است

به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، مسعود فراستی در نقد و بررسی فیلم «خروج» آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا در ابتدا با اشاره به شرایط به وجود آمده در نشست خبری فیلم خروج اظهارداشت: جوی که آنجا حاکم شد یک جو ضد نقد بود، یک جو غیرفرهنگی بود و جو بیش و کم حمله ناجوانمردانه به مهم‌ترین فیلمساز بعد از انقلاب ما بود.

وی با بیان اینکه ابراهیم حاتمی‌کیا از نظر من همچنان مهم‌ترین و بهترین فیلمساز بعد از انقلاب است، افزود: من از دو فیلم دیدبان و مهاجر به شدت دفاع کردم و از کرخه تا راین، چ و به وقت شام هم تا حدودی دفاع کردم.

این منتقد سینما تصریح کرد: وقتی فیلمسازی 5 فیلم دارد که قابل تعریف دارد، تعریف نه به معنای باج دادن بلکه نقد دارد، قطعا بهترین فیلمساز تا این لحظه سینمای ایران است. یعنی از ۶۷ تا الان ۳۱ سال کار سینمایی یعنی بهترین فیلمساز سینمای ایران. حاتمی کیا تنها فیلمساز سینمای ایران است که هر چه که هست را در اثرش می‌آورد. یعنی خودش را پنهان نمی‌کند. خودی دارد که پنهان نمی‌کند. یعنی چیزی دارد. خود داشتن کار ساده‌ای نیست. ابراهیم خود دارد و این در آثارش دیده می‌شود. چه زمانی که حالش خوب نیست و چه زمانی که حالش خوب است در اثر دیده می‌شود.

وی افزود: این چیزهایی که گفتم شما عزیزان که من را می‌شناسید می‌دانید تماما راست است. ما با چنین فیلمسازی طرفیم و باید بدانیم که نقد از سر دلسوزی و دوست داشتن است. اگر شما چیزی را دوست نداشته باشید برایش دلسوزی و نقد ندارید. ماقبل نقد است. اگر شما با چیزی مساله دارید، دلسوزی، نقد آغاز می‌شود. نقد نه از سر دشمنی‌است و نه ارعاب و خودنمایی است. جامعه‌ای که نقد ندارد جامعه رو به جلویی نیست. 

فراستی با بیان اینکه جامعه فرهنگی ما هر جا که نقد را نپذیرد درجا خواهد زد و به عقب خواهد رفت، گفت: فیلمسازان کار کرده و زندگی کرده و مماس با خود و جامعه باید نقد را بپذیرند که می‌پذیرند. اما اول احترام است و بعد نقد. اگر ما احترام یک فیلمسازی که ۳۰ سال کار جدی پشت خود داشته را ندیده بگیریم، نقدی در کار نخواهد بود.

وی اضافه کرد: منتقد علی‌القاعده باید خودش را که خودی باید داشته باشد، برای شما عیان کند تا شما نقد را پذیرید و نقد را حتی نقد کنید. پس داشتن خودِ فیلمساز و خودِ منتقد، مساله اساسی است و قطعا نقد، حتی نقد تند ما را جلو می‌برد. قطعا تعطیلی نقد ما را عقب می‌برد و هر بخشی از جامعه که نقد نشود چیزی آنجا رشد می‌کند که مساعد پیشرفت نیست. 

این منتقد سینما ادامه داد: فضای نقد فضای شادابی است نه فضای افسرده و ترور. فضای ارعاب، حق‌السکوت، باج دادن و باج گرفتن نیست. امروز گذشت و همه آدم‌هایی که اهل نقد و هنر و سینما هستند را آزار داد. ابراهیم حاتمی کیا حق دارد که از این جلسه اذیت شده باشد و هر کس دیگری را هم باید حق داد. از نظر من جای او محفوظ است و این به من اجازه می‌دهد نقد، حتی نقد تند کنم. چون نقد تخریب نیست اگر هم باشد تخریب چیزهای بد در اثر است.

وی افزود: این مقدمه را برای این عرض کردم که ما قبل از برنامه با دوستان و تهیه کننده که هم جنس ماست مساله داشتیم و مساله‌مان هم این بود که در این شرایط که برخی ناجوانمردانه به ابراهیم حمله کردند آیا نقد فیلم‌ش جایز است یا نه. آیا باید نقد را فراموش کنیم و سکوت کنیم؟ همه‌مان به این جمع‌بندی رسیدیم که نه، دفاع درست را از ابراهیم داریم و نقدمان را هم داریم.

ناصر هاشم زاده در ادامه برنامه با بیان اینکه فیلم‌های حاتمی کیا خنثی نیست، گفت: به همین دلیل این مجادلات به وجود می‌آید و مجادلات هم بد نیست اما مجادلات بدی با او می‌شود. حاتمی کیا به فیلمساز ملی تبدیل شده است و همه مسائل فیلم‌های او مساله ماست. سینمای او توان این پاسخ‌گویی را دارد یعنی فیلم‌های او توانایی این را دارد که از خودش دفاع کند؛ چه مخالف و چه موافق باشیم. حاتمی‌کیا تا وقتی که در مورد سینما حرف می‌زند توان خوبی در دفاع از خودش دارد.

محمد تقی فهیم با بیان اینکه در حوزه نقد ما حق تعیین تکلیف برای فیلمساز نداریم و بگوییم تو دیگر فیلم نساز و برو خانه بشین، گفت: تا به حال هم به فیلمسازی چنین چیزی نگفته‌ام. چطور می‌توانیم اینگونه حکم صادر کنیم که فیلمساز فیلمی نسازد. می‌توانیم بگوییم فیلم بد است اما تعیین تکلیف نه.

* ابراهیم برای خارج فیلم نمی‌سازد و به آنها باج نمی‌دهد

فراستی در ادامه اظهارداشت: ابراهیم یک ویژگی دارد که نادر است و آن هم این است که ابدا برای آن طرف (خارج) فیلم نمی‌سازد، خوشحال نمی‌شود که آن طرف دعوتش کنند و فیلمش را نمایش دهند و باج هم نمی‌دهد که ایران و دشمن ایران را حذف کند و باج بگیرد. ابراهیم تا امروز در اینجا ایستاده است و فیلمسازی ملی است.

* هاشم زاده: چرا مدیران فرهنگی اینقدر سیاسی هستند

ناصر هاشم زاده گفت: از یک نفر پرسیدم چگونه فیلم را دیدی، چون اهل سیاست است و فرهنگی هم معرفی می‌شود، گفت که فیلم اگر جناحی نبود، اگر هوادار جناح خاصی نبود... یعنی زود فیلم را سیاسی کرد و این را من از گلوی مطبوعات هم شنیدم. چرا مدیران فرهنگی ما اینقدر سیاسی هستند که فرهنگ و هنر را فراموش می‌کنند و بعد یک سری قضاوت‌ها به وجود می‌آید.

وی با بیان اینکه سعی کردم جواب ایشان را مفصل بدهم، گفت: از برخی مطبوعات شنیدیم که نوشتند دهه‌ات گذشته. یعنی از ابراهیم علیه ابراهیم خرج کردند. من نظرم این است که ابراهیم توجه ویژه‌ای به مردم کرده و به نظرم دهه‌ات شروع شده است ابراهیم. فیلمساز در کنار مردم باید بایستاد و برای مردمش باشد و این ممکن است به مذاق اهل سیاست خوش بیاید و ممکن است خوش نیاید.

این منتقد سینما افزود: فیلمساز برای مردم فیلم می‌سازد و به همین دلیل ابراهیم هیچ وقت از آن طرف دعوت نشده است چون هیچ مولفه ضد ملی در فیلم‌های او نمی‌بینند. حسرت عده‌ای را می‌بینیم که این فیلمساز ملی را به طرف خودشان ببرند. 

فراستی: فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است. فیلمساز براساس یک داستان واقعی اساس فیلم را نباید بر آن بنا کند چون هر کاری کنید به محض اینکه جای دوربین را تعیین کردی و زاویه را تعیین کرده و به محض اینکه کات بدهی از واقعیت برون آمدی. پس ما با واقعیتی که تو می‌بینی مواجه هستیم.

وی با اشاره به اعلام اینکه فیلم براساس داستان واقعی ساخته شده است، گفت: این اصلا دلیل این نیست که دقیقا آن واقعه است و اگر هم باشد ما با سینمای داستان‌گو روبرو هستیم. براساس این داستان واقعی، گویا این داستان برای قبل از این دوره ریاست جمهوری بوده است و الان ابراهیم مطرح می‌کند. چه اشکالی دارد؟ اینکه آن داستان را 7 سال بعد مطرح می‌کند اما الان چگونه رفتار کردن با این داستان واقعی 7 سال پیش، مساله فیلمساز است.

فراستی افزود: چیزی که می‌بینیم اعتراض عده‌ای که زمین کمی در جنوب کشور دارند و آبی بهشان بسته می‌شود. این برای الان هم می‌تواند باشد. این به اعتراض می‌رسد و خروج اتفاق می‌افتد. آیا فقط سطح اعتراض مطرح بوده و توانسته اعتراض را امروزی کند یا آن اعتراض برای آن واقعه است. دوم  اینکه این اعتراض را چگونه دراماتیزه کرده است؟ لحظاتی که دراماتیزه نمی‌شود با مونولگ کار پیش می‌رود و این لحظات دراماتیزه نمی‌شود.

هاشم زاده هم با بیان اینکه هنرمند با واقعیت محاکات دارد، گفت: یعنی اصل واقعیت را نمی‌تواند نشان دهد بلکه برداشت خودش است و وقتی دوربین وسط می‌آید این واقعیت محدودتر می‌شود و می‌شود اثر کارگردان. بحث این را مفصل داشته‌ایم.

* فیلم اعتراضی می‌بینیم بی‌آنکه حرکات عصیانگرانه داشته باشد

وی با طرح این سوال که چرا اسم فیلم اعتراض نبود؟ تصریح کرد: ما یک فیلم عصیانگرانه‌ای می‌بینیم، بی‌آنکه حرکات عصیانگرانه داشته باشد. یعنی نزاع و درگیری نمی‌بینیم. در فیلم‌های اعتراضی وقتی جوانان اعتراض می‌کنند یقه می‌گیرند و مثل ابتدای همین فیلم اما در فیلم نسلی که جوانانشان را به جبهه فرستاده‌اند و شهید شده‌اند را می‌بینیم که اعتراض می‌کنند.

این منتقد سینما افزود: نوع اعتراض اینها مسلما مانند جنگ و نزاع و درگیری نیست و حرف ماموران امنیتی را گوش می‌دهند. یک تمهیدی در فیلمنامه اندیشیده شده که جوانان دستگیر شوند. سکانس‌های ابتدایی به آن زیبایی که می‌بینم بعد که ماجرا به کلانتری می‌کشد خیلی اضافی به نظر می‌رسد اما دستگیری جوانان که معترض بودند و بعد حرکت پیرمردها را الزاما پیش می‌آورد. 

* خروج فیلم جاده‌ای نیست

وی ادامه داد: یعنی ما راحت منتظر یک سفر با تراکتور هستیم که می‌توانست بحث‌های سکانس‌های قبلی را در داستانک‌های بین راه داشته باشیم اما در سفر داستان لق می‌زند. گرچه ابراهیم گفت فیلم ساختن فیلم جاده‌ای سخت است اما این فیلم جاده‌ای نیست اما یک مولفه‌هایی از فیلم جاده است ولی تمهیدات قصه‌های وابسته به فیلم خیلی ضعیف به نظر می‌رسد. 

هاشم زاده با بیان اینکه اتفاقات راه را به خاطر نمی‌آورید مگر یک صحنه تصادف، گفت: تمهیدی اندیشیده شده که پیرمردها حرکت کند؛ این آرام آرام به مساله تبدیل می‌شود و شبکه‌های اجتماعی پوشش می‌دهند و بعد امنیتی‌ها حساس می‌شوند. مساله خیلی زود به فضای مجازی کشیده می‌شود و بهتر بود یک مقدار زمان می‌بُرد و ما با پیرمردهایی مواجه هستیم که همه تابع قهرمان فیلم هستند.

وی با تاکید بر اینکه معتقدم یکی از بهترین بازی‌های آقای قریبیان در این فیلم است، ادامه داد: پیرمردی را می‌بینیم که در جبهه بوده و پسرش را از دست داده اما یک مشکل در فیلمنامه هست و معضل اصلی است. او چه می‌خواهد؟ فرماندار می‌آید و می‌گوید من رسیدگی می‌کنم اما او به تنهایی می‌رود و جمع با او همراه می‌شود. یک بار هم مشاور رئیس جمهور به آنها می‌گوید من رسیدگی می‌کنم مگر چه می‌خواهید و مامور امنیتی هم می‌پرسد اما جوابی نمی‌شنویم.

* مجهول ماندن خواسته قهرمان فیلم را مفید و عالی می‌دانم

این منتقد سینما افزود: حتی در نشست خبری از ابراهیم هم نشنیدم که واقعا چه می‌خواهد. اگر آن ضرر زمین کشاورزی است قابل حل است. به نظر می‌رسد آن خروج یک نوع اعتراضی دارد اما نمی‌دانم چرا ابراهیم در نشست گفت فقط همین است (بحث زمین). حتی مامور امنیتی با او همراهی می‌کند اما او جایی می‌رود که دیگر نمی‌شود او را همراهی کرد و دستگیر می‌شود. فیلم جایی قطع می‌شود که منتظر بمانیم ببینیم خواسته و اعتراض او چیست. اینجاست که می‌گویم یکی از مردمی‌ترین فیلم‌ها را ساخته است و این مجهول ماندن را مفید و عالی می‌دانم.

وی ادامه داد: فیلمساز می خواهد بگوید این یک خواست ملی است و خواست بالاتری است و به نمایندگی از مردم چیزی را مطالبه می‌کند که در تکبر مسئولانی که در فیلم می‌بینیم از بین رفته است. رفتار و متکبرانه مشاور رئیس جمهور و حتی فرماندار را می‌بینیم و مسئولان فکر می‌کند مسئولان باید از موضع بالا با مردم صحبت کنند ابراهیم می‌خواهد این را محکوم کند. خروج هم اصطلاحی است در فرهنگ دینی، می‌دانید خوارج از دین خارج شدند و می‌دانید یکی از اتهاماتی که به امام حسین و یارانش زده شد خروج از دین علیه خلافت اموی بود. این خروج برای این است که جایگاه آدم‌ها را می‌خواهد مشخص کند و شاید پرسشی بالاتر دارد اما خروج اتفاق نمی‌افتد چون قهرمان را تنها می‌بینیم.

* فیلمساز برای مردم فیلم ساخته و معتقد است مردم حق اعتراض دارند

هاشمی زاده گفت: من پایان را پایان بدی ندیدم گرچه آن برخورد ماموران با پیرمرد چندان هیجان انگیز نبود. شاید به دلیل پیرمرد بودن شخصیت بوده است. اما این مساله است که وقتی صدای او دیگر شنیده نمی‌شود من هم به عنوان مردم انتظار دارم صدایم شنیده شود و آن وقت است که می‌بینم فیلمساز برای من فیلم ساخته است، یعنی مردمی که حق اعتراض دارند و مسئولان باید گوش باشند برای اعتراض مردم و این چیزی است که در پایان‌بندی فیلم به آن می‌رسد.

* فهیم: فیلم بین اعتراض و اغتشاش مرزبندی می‌کند

محمد تقی فهیم با بیان اینکه فیلم، فیلم یک نفر است، افزود: این اولین فیلم کشاورزی در سینمای ماست و تاکنون نداشته‌ایم شخصیت اصلی فیلم کشاورز و فعال باشد و ما به آن شخصیت علاقه‌مند شویم. به دلیل تسلط حاتمی‌کیا بر موسیقی و زیبایی شناسی تصاویر بسیار خوبی می‌بینیم. فیلم خیلی رادیکال است اما رادیکالِ درست، چون بین اعتراض و اغتشاش مرزبندی می‌کند. در این سال‌ها خیلی از این ناحیه آسیب دیده‌ایم.

* اگر دولت به مطالبات توجه نکند، اعتراض به اغتشاش تبدیل می‌شود

وی ادامه داد: فیلم از اعتراض حمایت می‌کند اما اغتشاش را نفی می‌کند و به همین دلیل پیرمردها را می‌آورد. قهرمان فیلم به دلیل اینکه روستایی و کشاورز و پیرمرد است به درستی ضمن حمایت از اعتراض، اغتشاش را نفی می‌کند. فیلم می‌گوید اگر اعتراض نباشد انفجار به بار می‌آید. اگر دولت به مطالبات توجه نکند، اعتراض به اغتشاش تبدیل می‌شود. این فیلم به شدت به‌روز است.

* ساختمان فیلم خروج درست است/ شباهت به فیلم‌های وسترن

فهیم تاکید کرد: ساختمان فیلم درست است. قائل به وسترن بودن فیلم هستم. رتیم قاب‌بندی‌ها، موسیقی و باد و همه اینها یک‌گونه از وسترن و تجربه سینمایی بزرگ است. فیلم در پرده اول خیلی موفق است، در وسط افت می‌کند و در پرده سوم حماسی می‌شود. بعد از از کرخه تا راین بهترین فیلم ملودرام حاتمی کیاست. فیلم در آخر قهرمان شورشی می‌شود نه علیه یک دولت خاص یا حکومت بلکه شورشی علیه بی‌عدالتی می‌شود. مثل یکه‌سوارهای فیلم‌های وسترن. بنابراین این تنهایی را می‌فهمیم. 

وی اضافه کرد: فیلم، فیلم روز است و هشدار دهنده است اما از لحاظ سینمایی مشکلاتی دارد به‌خصوص در قسمت دوم فیلم.

*ابراهیم وقت تحقیق روستایی نداشته است

مسعود فراستی گفت: فیلم یک قهرمان دارد و به همین دلیل این تراکتور راندن تبدیل به یک حرکت اعتراضی و جمعی تبدیل نمی‌شود به‌خصوص اینکه عده‌ای آماده وا دادن هستند و رهبرشان هم جهانگیر الماسی استت و بعد هم مهدی فقیه. این دو آماده‌اند پس بزنند و برگردند. من باید در این سیر روستا می‌دیدم و یک تحقیق روستایی. کارهای روستایی برخی بزرگان ادبیات را دوباره می‌خواندم و با شخصیت‌های پا روی زمین روستا نزدیک‌تر می‌شدم و ابراهیم خیلی وقتِ این کار را نداشته است.

* باید تک تک صاحبان تراکتور را می‌شناختیم و اهمیت آب برای آنها را می‌دیدیم 

وی افزود: باید چند کار انجام می‌شد. باید تک تک صاحبان این تراکتورها را می‌شناختیم و اهمیت آبی که وارد زمین‌شان شده را در زندگی‌شان متوجه می‌شدیم و به نظر می‌رسد قهرمان فیلم از ابتدا تنهاست و این نمایش تراکتور کاری نمی‌کند. من باید اعتراض معین ببینم. اعتراض به بی‌آب شدن این روستا. باید روستا و اهمیت این آب را ببینم در غیر این صورت اعتراض درنمی‌آید و به همین دلیل قهرمان بدون پشت می‌شود و می‌شود یک قهرمان نمادین به جای اینکه به یک قهرمان معین تبدیل شود.

* فراستی: به قهرمان فیلم نزدیک نمی‌شوم

این منتقد سینما گفت: من با قهرمان نمادین هیچ وقت آبم در جوب نمی‌رود چون فکر می‌کنم از یک قهرمان خاص به قهرمان نمادین می‌رسیم و به یک قهرمان بیش از خاص- عام می‌رسیم. وقتی می‌تواند تبدیل به شورشی اندازه نگه‌دار معترض واقعی بشود که با خودش هم به دقت جلو می‌رفتیم.الان این چهره خوب قریبیان، چهره غیرشهری و زجرکشیده قریبیان از آنجایی که به او نزدیک نمی‌شویم، بیرون می‌ایستد. یعنی من به قهرمان نزدیک نمی‌شوم. این باید ایرانی می‌شد نه اینکه فقط فیزیکش ایرانی می‌شد. مابه‌ازا ممکن است بیرون از اثر باشد اما در اثر ساخته نشده است.

وی ادامه داد: تراکتورها در عمل نمایش می‌شوند. شما تراکتور فیلم خوشه‌های خشم را به یاد دارید و آن تدوین عجیب و غریب. این تراکتورها خیلی تر و تمیز هستند و نمی‌دهند آن شورش به حق. تا حدودی با فرد صاحب تفنگ (محمد فیلی) خیلی سمپاتیک است. اگر اجازه بازی بیشتر به او داده می‌شد و می‌دیدم زندگی‌اش چگونه بوده است. 

این منتقد سینما تصریح کرد: اینها هیچ کدام از آب درنیامده اند. شخصیت زن که نفر دوم فیلم است و جمع همراه می‌شود. این اطلاعات که شوهرش شهید شده است اطلاعات کمی است و من باید بدانم در چه شرایطی زندگی می‌کند. 

* شریفی‌نیا طبق معمول نقش خبیثانه‌ را خوب بازی می‌کند

از این طرف شریفی نیا طبق معمول خوب است و شریفی‌نیاست و نقش خبیثانه‌ را خوب بازی می‌کند و استاد این نقش‌هاست اما نمای اکسترین کلوزآپ نمی‌خواهد و این نما کاریکاتوریزه می‌کند.

در این بین محمد تقی فهیم گفت: این دیگر به خاطر تسلط شریفی‌نیا روی فیلمبردار بوده و گفته از من بگیر و این تقصیر کارگردان نیست.

فراستی در واکنش به این گفته فهیم گفت: درود بر تو. به او می‌خورد. بیش از یک ساعت و خورده‌ای صحبت کردیم و هنوز بحث هست و من کلی حرف دارم و فهیم و هاشمی زاده حرف دارند.

* فهیم: تلفیق هفت سامورایی و رود سرخ در فیلم خروج

فهیم در ادامه گفت:‌ من به دو فیلم «هفت سامورایی» کوروساوا و «رود سرخ» که تلفیق اینها را در این فیلم می‌بینیم و به نظر جواب داده است. اینکه می‌گویم قریبیان شخصیت شده است، ببینید، در فیلم هفت سامورایی هم کوروساوا 3 نفر از این ۷ نفر را می‌سازد و ۴ نفر را نمی‌سازد. در رود سرخ هم آدم‌ها فرع بر محیط هستند. 

* فیلم خروج، شکوه دارد

وی تصریح کرد: فیلمساز اینجا از طریق تصویر می‌خواهد مخاطب را غرق در لذت کند و فیلمساز سعی کرده حظ بصری اسیر کند و بعد با کاروان همراهش کند. در این بخش‌ها کاراکتر (شخصیت) ساخته نمی‌شد. اگر هم ساخته نشده بود فراستی تا این حد با او جلو نمی‌آمد. برای نخستین بار فیلمی می‌بینم که شکوه دارد. فیلم‌هایی در این جشنواره می‌بینیم که افسرده و لاغر هستند و شکوه ندارند و به ضرب و زور و شعارهای روشنفکرانه آنها را مستقل حساب می‌کنیم. فیلم‌هایی که یک ربعش هم را هم نمی‌شود تحمل کنیم. این فیلم باشکوهی است از این بابت که تنوع می‌بینیم، تنوع لوکیشن و ابزار و تراکتورها در دل جاده معنا پیدا می‌کنند.

هاشم زاده گفت: چند نکته را خیلی سریع می‌گویم. یکی مساله محیط است که اگر در این فیلم به آن توجه می‌شد ما شخصیت‌ها را می‌شناختیم در این فیلم روستا را درست نمی‌بینیم و این ضربه به شخصیت پردازی زده است. مساله دوم اینکه فیلم توجیه‌گر نیست. برای فیلم‌هایی مثل روز بلوا صحبت کردیم و گفتیم فیلم به خطا رفتن شخصیت‌ها را توجیه می‌کند و آنها را به بازگشت هدایت می‌کند. ابراهیم اصلا به سمت توجیه نمی‌رود و سمت مردم ایستاده است. در این فیلم شخصیت زن فعال است و ای کاش او را در روستا می‌دیدیم.

فراستی در ادامه با بیان اینکه وقتی محیطی نباشد فضایی در کار نیست، گفت: فضا نسبت کاراکتر(شخصیت) با محیط است وگرنه فضایی در کار نیست. 

وی تاکید کرد: بار دیگر می‌گویم ابراهیم حاتمی کیا از نظر من مهم‌ترین فیلمساز بعد از انقلاب است چه کارهایی که من دوست ندارم و چه کارهایی که دوست دارم و احترام این آدم واجب است و نقد تندی هم می‌شود به فیلم‌های او کرد. ان‌شاءالله زمان اکران.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.